نظریهی اتم، سنگ بنای شیمی جدید است. درک ساختار اتمی و برهمکنش اتمها، محور درک شیمی است. بیان نخستین نظریهی اتمی را معمولاً به یونانیان باستان نسبت میدهند، اما ریشهی این مفهوم حتی ممکن است در تمدنهای کهن تر باشد. بر اساس نظریهی اتمی لیوکیپوس و دموکریتوس، تقسیم مستمر ماده، درنهایت، اتمها را به دست میدهد که قابلیت تجزیه شدن آنها ممکن نبود.
نظریههای اولیه
تاریخچهٔ تئوری اتمی به یونانیهای قرن ششم و به ویژه مکتب اتمگرایی دموکریت برمی گردد. در حقیقت میتوان از این بخش با عنوان نظیریههای اتمی اولیه یاد کرد. در اوایل قرن ۱۹ جان دالتون توانست خرد شدن متناسب یک ماده را به خوبی توضیح بدهد. دالتون تئوری خود را در ۳ بند جامع به شرح زیر بیان کرد:
عناصر از ذرات بسیار ریزی به نام اتم تشکیل شدهاند. تمام اتمهای یک عنصر یکسانند و اتمهای عناصر مختلف، متفاوت.
تفکیک و اتحاد اتمها، طی واکنشهای شیمیایی رخ میدهد. در این واکنشها، هیچ اتمی به وجود نمیآید یا از بین نمیرود و هیچ یک از اتمهای یک عنصر به اتمی از عنصر دیگر تبدیل نمیشوند.
یک ترکیب شیمیایی، نتیجهٔ ترکیب اتمهای دو با چند عنصر است. نوع اتمهای موجود در یک ترکیب و نسبت آنها همیشه ثابت است.
نظریهٔ دالتون، در مفهوم کلی خود، هنوز هم معتبر است، اما نخستین اصل او باید اصلاح شود. دالتون بر این باور بود که تمام اتمهای یک عنصر دارای جرم اتمی یکسانی هستند. امروزه میدانیم که بسیاری از عناصر دارای ایزوتوپهایی با جرمهای اتمی متفاوت هستند. ولی میتوان گفت که تمام اتمهای یک عنصر به لحاظ شیمیایی یکسانند و اتمهای یک عنصر با اتمهای عناصر دیگر تفاوت دارند. به علاوه، برای اتمهای هر عنصر میتوان جرم اتمی میانگین به کار برد.
طراحیهای مختلف دالتون از اتم
دالتون جنبههای کمی نظریهٔ خود را از دو قانون مربوط به تغییر شیمیایی استخراج کرد:
قانون بقای جرم که میگوید طی یک واکنش شیمیایی تغییر قابل سنجشی در جرم صورت نمیگیرد.
قانون نسبتهای معین که میگوید یک ترکیب خالص همیشه شامل عناصر یکسانبا نسبت جرمی یکسان است.
بر اساس این نظریه، دالتون توانست قانون سوم ترکیب شیمیایی یعنی قانون نسبتهای چندگانه را بیان کند. بر مبنای این قانون، هنگامی که دو عنصر A و B بیش از یک جسم تشکیل دهند، نسبت مقادیری از A که در این اجسام با مقدار ثابتی B ترکیب شدهاست، اعداد صحیح و کوچکی خواهد بود.
مدل اتمی تامسون
بعد از آن نظریههایی توسط جوزف جان تامسون طی آزمایشهایی بر روی پرتو کاتدی که به نظریه کیک کشمشی یا هندوانهای مشهور است، منتشر شد. بر طبق مدل تامسون:
الکترونها در محیطی ابرگونه از جنس بار مثبت پراکنده شدهاند.
جرم فضای ابرگونه تقریباً صفر است.
سنگینی اتم ناشی از وجود تعداد زیاد الکترون در آن است (بیشتر جرم اتم مربوط به جرم الکترون است).

آزمایش مشهور صفحه طلای رادرفورد به وضوح سه بند مذکور را رد کرد و سبب شکلگیری مدل جدیدی برای توصیف اتم، به نام اتم هستهدار شد.
آزمایش صفحه طلای رادرفورد
سپس ارنست رادرفورد نظریه اتم هسته دار را مطرح کرد. پس از آن نیلز بور نظریه اتمی ای را که در مورد موارد تک الکترونی صحبت میکرد را بیان کرد. این نظریه با وجود برتری نسبی در مقایسه با نظریههای پیش از حود، به دلیل تناقض با اصل عدم قطعیت هایزنبرگ و محدودیت در توصیف سیستمهای چند الکترونی کنار گذاشته شد. سپس توسط شرودینگر نظریه کوانتومی بر مبنای مکانیک کوانتومی و با توجه به تابع سای در معادله شرودینگر مطرح شد که بر موجی رفتار کردن الکترون پایه شده بود. ایدهٔ این نظریه (نگاه موجی به ماده) برخلاف نظریهی موجود در زمینهی اثر فوتوالکتریک بود که به نور نگاه مادهگرایانه داشت.
معادله شروینگر
اصل عدم قطعیت هایزنبرگ نشان میدهد که هرگونه کوششی برای گسترش الگوی بور، بینتیجه است. پیشبینی دقیق مسیر یک الکترون در اتم غیر ممکن است. اروین شرودینگر، به به کار بردن رابطه دوبروی، معادلهای برای توصیف الکترون بر مبنای خصلت موجی آن بیان کرد.
معادلهی شرودینگر، اساس مکانیک موجی است.این معادله، به صورت یک تابع موجی، سای، برای یک الکترون نوشته میشود. با حل این معادله برای الکترون اتم هیدروژن، تعدادی تابع موجی بهدست میآید. هریک از این توابع موجی، به تراز انرژی مشخصی برای الکترون مربوط است و بیانگر ناحیهای است که الکترون را در آن میتوان یافت. تابع موجی یک الکترون بیانگر چیزی به نام اوربیتال است.
چکیده مطالب
نظریهی اتمی جدید، ریشه در کارهای جان دالتون دارد که نظریهی خود را بر قانون بقای جرم و قانون نسبتهای معین، استوار کرد. دالتون، قانون سوم ترکیب شیمیایی، یعنی قانون نسبتهای چندگانه را پیشنهاد کرد.
یک اتم که کوچک ترین ذرهی یک عنصر برای ترکیب با اتمهای سایر عناصر و تشکیل ترکیبات شیمیایی است، خود از ذرات ربز تری به نام ذرات بنیادی تشکیل شده است. ذرات بنیادی، یعنی الکترون، پروتون و نوترون، با استفاده از چند آزمایش کلاسیک شناسایی شدند و موقعیت آنها در اتم مشخص گردید.
الکترون، بار منفی، e-، دارد، پروتون دارای بار مثبت برابر با بار الکترون اما با علامت مخالف e+ است. نوترون، بار ندارد. جرم الکترون، بسیار کوچکتر از جرم پروتون یا نوترون است.
پروتونها و نوترونها در هسته قرار دارند که مرکز اتم بهشمار میرود. اندازهی هسته، در مقایسه با اندازهی کلی اتم بسیار کوچک است، اما بخش اعظم جرم اتم را تشکیل میدهد و (به دلیل پروتونهایش) بار مثبت دارد. الکترونها که بخش اعظم حجم اتم را اشغال کردهاند، در پیرامون هسته قرار دارند. شمار الکترونها و پروتونهای هسته در یک اتم خنثی برابر است، در نتیجه کل بار منفی برابر با کل بار مثبت است. تعداد الکترونهای یونهای یک اتمی (اتمهای باردار) بیشتر از تعداد پروتونها (یونهای منفی)، یا کمتر از تعداد پروتونها (یونهای مثبت) است.
تعداد پروتونهای موجود در هستهی یک تم با عدد اتمی مشخص میشود. تمام اتمهای یک عنصر، عدد اتمی یکسان دارند. موقعیت عناصر در جدول تناوبی، با عدد اتمیشان مشخص میشود.
تمام مدلهای اتمی رد شده که امروزه بخش عمدهی اعتبار خود را از دست دادهاند، در رسیدن به آنچه باور امروز بشر از ساختار اتم را شکل میدهد نقش بسزایی داشتهاند.
اگر انسان میخواست صبر کند تا کاری را آن قدر خوب انجام دهد که هیچکس نتواند ایرادی بر آن بگیرد، هرگز کاری انجام نمیداد.
همانگونه که مرتضی خلخالی در نوشتهی بالا به درستی بیان کرد، حتی قدیمی ترین نظریات موجود در این زمینه نیز سبب بهوجود آمدن تفکرات بعد شدند
نظرات شما عزیزان: